همه ی ما یعنی کسانی که بخشی از وقت روزانه خود را صرف وبلاگ نویسی می کنیم یعنی این که جز جامعه ای هستیم به نام وبلاگستان.لذا وبلاگستان را می توان از جهات بسیاری به یک جامعه تشبیه کرد.جامعه ای که متشکل از وبلاگ نویسان مختلف با عقاید و نظریات مختلف می باشند.

همیشه مانند یک جامعه مشکلاتی وجود دارد که بر طرف کردن این مشکلات نیاز و همکاری وبلاگ نویسان را می طلبد.البته منظور من قسمتی است که به ما مربوط می شود نه دیگر قسمت ها.

https://i0.wp.com/png-3.findicons.com/files/icons/60/doodle/128/comments.png

طبیعی است که در این بین هم افراد بسیاری نقش خواننده را دارند و فقط مطالب را می خوانند و مانند مصرف کننده ای در جامعه وبلاگستان زندگی می کنند.

این روز ها مطالبی در خصوص مشکلات وبلاگستان فارسی ارائه شده و در بسیاری از آن ها فقط به مشکلات اشاره شده است و می توانم بگویم که راه حل کارآمدی ارائه نشده است و این باعث شده است که این مشکلات را هم که می خوانیم مانند مطلبی باشد که در روزنامه می خوانیم و عمیق به آن نیندیشیم.

از جمله این مطالب می توان به «وبلاگستان،شهری که دانشگاه ندارد!» اشاره کرد که چندی پیش {نون وا} آن را منتشر کرد.

در این مطلب در خصوص مشکلاتی که از دید نویسنده در وبلاگستان فارسی وجود داشت اشاراتی شده بود اما باید بگویم این مشکلات را خیلی از ما می دانیم ولی به آن اعتنایی نمی کنیم و این باعث می شود که دیگر برای نسل بعدی وبلاگ نویسان انگیزه ای برای نوشتن باقی نماند و صرفا فقط یک خواننده باشد تا تولید کننده محتوا.

بگذریم،امروز من می خواهم به فرهنگی به نام <کامنت گذاری> در وبلاگستان بپردازم که شاید هنوز آن چنان که باید و شاید در این جامعه مجازی جا نیفتاده است.یکی از دلایل آن می تواند عدم آموزش صحیح باشد.

چند خط پیش اشاره ای به خوانندگان مطالب وبلاگ ها کردم.خوانندگان کسانی هستند که مطالب منتشر شده در وبلاگ ها را مانند یک کتاب می خوانند و ممکن است از خواندن لذت ببرند یا شاید هم نفرت پیدا کنند.دلیل آن در محتوا نوشته است،اگر نویسنده مطلب را طوری نوشته باشد که خواننده جذب نوشته نشود ممکن است خواننده از خواندن بقیه مطلب منصرف شود یا آن را به زمان دیگری موکول کند.

تا این جا شاید من منظورم رو بد رسونده باشم و برداشت شما از خواننده غلط باشد.شاید این گونه تصور کردید که من می خواهم به طور مستقیم یا غیر مستقیم افراد در جامعه را تشویق به وبلاگ نویسی کنم و از خوانندگی دور کنم.

اگر تصور شما این است باید بگویم که نه!چرا که این طور که من گفته ام شاید شما تصور کنید من فقط یک وبلاگ نویس هستم و دیگر هیچ.منظورم این است که مطالب دیگران را دنبال نمی کنم.

صحبت من با خوانندگان و وبلاگ نویسان و در یک نگاه کلی تر با تمامی اجزای وبلاگ نویسان است.

از موضوع اصلی شاید خیلی فاصله گرفتم و دلیش رو هم نمی دونم!

کامنت را نظریه تعریف می کنند.در یک نگاه می توان معانی مختلفی را به این لغت نسبت داد مثل نظر،ایده،دیدگاه،توضیح و …

همه ی ما حداقل یک بار را کامنت گذاشته ایم.بعضی ها کمتر بعضی ها بیشتر.بعضی ها عاشق کامنت گذاری هستند و هر مطلبی را که می خوانند حتما در انتها یک رد پا از خود باقی می گذرانند.

این رد پا می تواند اثر یک تشکر از نویسنده به خاطر مطلب خوبش،انتقاد از نویسنده و یا پیشنهاد دادن به نویسنده در خصوص چیزی.

خیلی از این نظرات اسپم هستند در واقع بیهوده هستند.فکر نکنیم که اسپم فقط دور و بر ایمیل است نه اسپم همه جا هست حتی کف دستانتان!

کامنت اسپم به کامنتی می گویند که کامنت گذار فقط یا قصد تبلیغات دارد یا مزاحمت یا پر کردن صفحه یا جلب توجه.شما هم حتما با این دسته از کامنت ها بر خورد کرده اید.

قدیم تر که وبلاگ نویسی رو خوب شروع نکرده بودم دیگر متن بیشتر کامنت ها رو بلد بودم.متن هایی مثل:

-سلام.وبلاگ خوبی داری.اگه دوست داشتی بهم سر بزن.

-سلام.من لینکت کردم.

-وبلاگت فوق العادست.من می خوام تو وبلاگت نویسندگی کنم.

-یا متن های تبلیغاتی شلوغ و مزاحم!

در نگاه اول ممکن است بگویید خوب این که چیز بدی نیست.راستش به قول شما شاید هم بد نباشه اما زمانی بد می شه که انبوهی از این نوع کامنت ها را خوانندگان در وبلاگت می گذرانند و این جاست که دیگر تشخیص خوب از بد سخت می شود.

به نظر من به جز سه مورد زیر و دیگر موارد جزیی و ضروری دیگر نیازی به کامنت گذاشتن نیست:

1.ارائه مطلب خوب از طرف نویسنده و تشکر شما

بار ها و بار ها این مورد برای شما پیش آمده که وبلاگ نویسی مطلب مفیدی را منتشر کرده و شما هم جهت تشکر کامنی در وبلاگ گذاشته اید.این کار نه تنها باعث جلوگیری از کامنت های اسپم می شود بلکه نویسنده را تشویق می کند تا مطالب بعدی را هم خوب بنویسد.البته توجه کنید در این مورد هم باید افراط و تفریط را رعایت نمود.

2.انتشار مطلب نامناسب از نظر شما در وبلاگ و انتقاد و بدگویی شما نسبت به نویسنده

این مورد دقیقا بر عکس مورد بالایی است.البته می خواستم که انتقاد را از بدگویی و تند گویی جدا کنم ولی ادغام کردم.

همون طور که گفتم وبلاگ نویس یعنی کسی که دیدگاهش با وبلاگ نویس دیگری متفاوت و البته در موردی هم مشترک است.این اختلاف نظر هاست که وبلاگ را می سازد.اگر تمامی نظریات مثل هم بود که دیگر وبلاگی وجود نداشت.

پس این طور می توان نتیجه گرفت که این اختلاف نظر ها باعث می شود نظر شما نسبت به مطلبی خوب یا بد شود.اگر مطلبی به مزاج شما خوش نیامد دلیلی ندارد که تو سر نویسنده بکوبید!می توانید خیلی منطقی از نویسنده انتقاد کنید نه تند گویی کنید و نویسنده را از نوشتن باز دارید.

4.مشارکت کردن یا ادامه بحث در مورد مطلب منتشر شده

در بعضی از وب سایت ها مطلب طوری منتشر می شود که خواننده خود ب خود مایل به مشارکت در بحث یا ادمه بحث می شود.مثلا نویسنده می تواند با طرح یک پرسش و درخواست ارائه نظر شما در مطلب مورد بحث شما را به سمت کامنت گذاشتن بگذارد.

این مرد را می توان در بسیاری از وب سایت ها همچون نارنجی مشاهده کرد که مطلب منتشر شده خود به خود کامنت می طلبد!

3.ارائه پیشنها توسط شما به نویسنده

اگر مایل به همکاری باشید می توانید از طریق کامنت با نویسنده وبلاگ در میان بگذارید و البته شاید بهتر باشد از دیگر ابزار های ارتباطی کمک بگیرید!

یا اگر پیشنهادی جهت بهتر شدن وبلاگ یا وب سایت دارید کامنت به کمک شما می آید.

این ها شاید مهم ترین کاربرد های کامنت باشد البته مطمئنا موارد بیشتر وجود دارد که بقیه آن را شما می سپارم.

این سخن با کسانی بود که از کامنت استفاده ابزاری می کنند و شاید هم به مزاجشان خوش نیاید.تقصیر من نیست،وبلاگ نویسی است دیگر!

یکی از دلایل استفاده نا مناسب از کامنت هم نبود ابزار های تبلیغاتی مناسب در جامعه وبلاگستان می باشد.

در همین رابطه:

البته جای تشکر هم دارد از کسانی که کامنت را جهت بهبود وبگاه می گذرانند.

به راحتی و با چند کلیک مشترک مطالب یک فنجان اینترنت شوید!

https://i0.wp.com/png-5.findicons.com/files/icons/1680/supra_rss_icons/128/rss2_3_22.png

دیدگاه‌ها
  1. کیا طاهری می‌گوید:

    دوست عزیز ضمن تشکر از پست، می‌خواهم به فکر ویرایش نوشتارتان هم باشید.
    اگر به زبان نوشتار می‌نویسید باید «رو» به «را» تبدیل شود.
    «زمانی بد می‌شه» به «زمانی بد می‌شود» تبدیل شود.
    و خیلی موارد دیگر که در پست‌های‌تان دیده‌ام.
    پیش از نوشتن، تصمیم بگیرید که محاوره می‌نویسید یا رسمی.

    • امیر می‌گوید:

      سلام
      فکر نکنم این دوستمون می خواستن که یه مطلب رسمی داشته باشن
      خیلی راحت و خودمونی حرفشون ، بهتره بگم درد دلشون رو دارن بیان میکنن

  2. علیرضا می‌گوید:

    مشکلات زیاده.دردها رو باید گفت، حرفها رو باید شنید تا پیشرفت حاصل بشه. در مورد کامنتها به نسبت گذشته کمتر شده، سرویس های مثل اکسیمت هم در نادیده گرفتن این نوع کامنت های مزاحم نقش خوب و زیادی بازی کردند اما باز هم زیاده.

  3. مهاجر می‌گوید:

    سلام . وبلاگ خوبی داری . به من هم سر بزن!!!

    مزاح کردم.واقعا مطلب بجایی بود.متاسفانه بعضی ها تصورشان بر اینه که با تبلیغات می تونن بازدید کننده از وبلاگشون رو افزایش بدن ولی معتقدم کافیه مطلب خوب بنویسی.همین. بقیه پیدات می کنن.

  4. مصطفی می‌گوید:

    نسبط <<< املا درست این کلمه رو نمی دونی؟

    • cupofinternet می‌گوید:

      چرا دوست عزیز.منتها چون سریع تایپ می کنم از این اشکالات به وجود می آد.بار ها شده می خواستم بنویسم مثل ولی چون ص و ث کنار هم هستند اشتباهی نوشتم مصل.
      به هر حال از تذکرت ممنون.

      • civilar می‌گوید:

        من هم همین حرف شما رو تایید می کنم. شاید اگر کسی از دور نگاه کنه می گه چه قدر از لحاظ ادبی ضعیفه ولی در تایپ های طولانی ذهن آدم نمی دانم چه طوری بعضی حرف های بدیهی رو اشتباه فاحش می کنم. مثل همین نسبت که شما گفتید. ولی هر کس به اقتضای ذهنش اشتباه خاص خودش رو داره. مثلا من با حرف «ث» و «ص» خیلی مشکل دارم. شاید هم چون خیلی نزدیک هم هستند.
        در مورد نسبتی که دوستمان ایراد گرفتند این قضیه به شدت صادقه، چون این کلمه سختی نیست ولی ذهن باعث این مشکل شده. شاید اگر 100 بار نویسنده وبلاگ بخوان بنویسند نسبت اشتباه نکنند ولی شانس بد این بار نوشتند و شما هم یادآوری کردید.

        موفق باشید

  5. civilar می‌گوید:

    یه نکته هم شاید شما فراموش کردید که بگید. تبدیل شدن بخش کامنت به چت روم در بعضی وبلاگ ها و بعضا رخ دادن بحث های تند

    نمونه مسلم این پدیده بعضا در نارنجی رخ می ده. بخش کامنت این وبلاگ بیشتر چت رومه. این مسئله بدی نیست ولی بعضا حرف های خوبی در این بخش زده نمی شه. من به عنوان یک هوادار و دوست دار وبلاگ نویسی که شاید خودم هم دستی در وبلاگ نویسی داشته باشم، این مشکل رو بارها به چشم خودم دیدم. بحث در مورد نظر های یکدیگر بد نبست ولی نباید از حد خود خارجش بشه.

    منظور من از آوردن نام نارنجی فقط به خاطر محبوبیت خیلی خوب این وبلاگ بود و مطالب خوب آن. شاید یکی از دلایل این مشکل در نارنجی همین محبوبیتش باشد.

    یکی دیگه از مشکلات به نظر من به مسائل روز جامعه بر می گرده که بعضی ها از وبلاگ های پرکامنت سو استفاده می کنند و با مطرح کردن مسایلی خراج از روند وبلاگ اون رو به حاشیه می برند.

    موفق باشید

  6. امیر می‌گوید:

    آقا انصافا درست میگی
    چند وقت پیش از یکی پرسیدم که چرا تو انقده واست کامنت میذارن ولی من هیچی ؟
    گفت : خوب من میرم واسه اونا میذارم ، اونا هم میان واسه من پیام میذارن
    بعدش رفتم خوندم ، دیدم که همش همون چیزایی که شما در بالا اشاره کردین + یه سری دیگه کامنت بی ربط
    من خودم وبلاگ نویسم (البته خیلی تنبل) و وقتی واسم کامنت میذارن و یجورایی تشکر می کنن و از این حرفا خوشحال میشم
    ولی دیگه بعضی ها خیلی شلوغش میکنن
    تارزگی ها هم دیگه واسه دل خودم مینویسم ، به خاطر همین خیلی دیر به دیر پست میذارم

    موفق باشید

  7. Saeed می‌گوید:

    بررسی اینگونه مسایل در وبلاگستان واقعا ضروری است ، از مطلب به موقع شما ممنمنم …

  8. P3Dram می‌گوید:

    تیتر خوبی بود و مطلبی جالب، ای کاش بیشتر در مورد نحوه کامنت گذاری صحیح توضیح میدادید.

بیان دیدگاه